پسرمون ماهانپسرمون ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مامان ملیحهمامان ملیحه، تا این لحظه: 36 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
باباوحیدباباوحید، تا این لحظه: 36 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

دلنوشته های مامان ملیحه

آشوبم

هورااااااااااااااا تولدت مبارک ماهان جونم :-*

یه دونه پسر دارم من قند عسل دارم من :) به به به به :) عزیز من گل من تولدت مبارک:) ماه تابانم ماهان جان تولدت مبارک عشقم بالاخره من با تمام سختی ها و کارهایی که رودوشم بود موفق شدم یه تولدرنگین کمونی برای گل پسرم بگیرم خیلی شب خوبی بود با اینکه معمولا ماهانی توشلوغی بهونه میگیره ولی بازم راضی بودم و همه چی خوب پیش رفت. همه زحمت کشیدن سنگ تموم گذاشتن تاخوش بگذره . ماهانی کلی جایزه و وسیله نقلیه هدیه گرفت. ما یه ماشین بزرگ براماهانی خریدیم کلی ذوق کرد پسرمون . عموها براش اسکوتر گرفتن . مادرجون  پدرجون ماشین دیوونه گرفتن . مقدم خاله موتورگرفت. خاله فهیمه ماشین کنترل دار:))))))) اینم فیلم ماشین بازی ماهانی قلقلی خال...
14 تير 1397

تولد ماهانی- یکسالگی- اولین تولد

به به  به به تولد تولد تولد بارونه عزیز من گل من تولدت مبارک امروز سیزده تیرماه تولد یکسالگی گل پسر من که ساعت ده بدنیا اومده هست وای چه روز خاصی بود امروز خدا به همه قسمت کنه ازاین لحظه ها خیلی ذوق دارم براش امیدوارم باهام همکاری کنه یه تولد یادگاری براش بگیرم تصمیم گرفتم پنج شنبه شب یعنی فردای تاریخ تولدش یه تولد با حضور مادرجون اینا و مامان جون اینا بگیرم خداکنه همکاری کنه همه چی عالی پیش بره دست باباوحیدم تو این شرایط سوخته یکم شرایط سخته اما ایشاله میتونم ازپسش بربیام تم تولدم رنگین کمان انتخاب کردم خیلی ذوق دارم برای تولدش . حالا نمیگم چی براش خریدم تاسوپرایز بمونه فعلا:))))))) ایشاله 120 ساله ب...
13 تير 1397

دلم گرفته نازنین پسرم

سلام عزیز دلم این روزا حال مامان بابا اصن خوب نیست مخصوصا مامان عید خوبی شروع نکردیم با مصدومیت مامان جون اغاز شد  و بیمارستان و بعدم تصمیم برای مهد بردن تو برخلاف انتظارم با خود مهد راحت کنار اومدی ولی خیلی مریض میشدی همین مریضی مداوم و دست تنهایی مارو ازپا دراورد اصولا من و بابا وحید عادت نداشتیم به کسی زحمت بدیم سعی میکردیم همه کارامونو خودمون انجام بدیم مهمونی گرفتن دکتر بردن بیرون رفتن واکسن زدن لباس خریدن   و هزار مسایل دیگه که خیلیا راحت ازکسی کمک میگیرن . ما فقط رو کمک و همکاری همدیگه حساب بازمیکردیم اما این مریضی های تو تکرارشد مارو ازپاداورد ازطرفی هنوز استراحت عید رو نکردیم ماه رمضون و...
26 خرداد 1397

تفلد باباوحید

سلام سلام سلام تولد تولد تولدت مبارک :-* جونم برات بگه امسال 16 خرداد بابا 31 ساله میشه . ازطرفی شبهای قدر متقارن با تولد بابا میشد منم تصمیم گرفتم چند شب زودترتولد بگیرم خاله فهیمه اینا رو هم پاگشا کردم. باوجود شما هم شیرین بود تولد هم پردردسر:دی اول ازهمه فک کردم چی بگیرم بابا خوشحال شه شاید بهم بخندی ولی یک دلرخریدم اخه بابا چندوقت توفکرش بود ولی رفتم تنهایی خریدم از طرف شما فسقلم براش جعبه ابزارخریدم شکسته بود جعبش قبلش هم براش سینماخانواده خریدیما حالا خاستیم خیلی خوشحالش کنیم:)))))))))) اما مهمترازاون یک کیک کامپیوتری مخصوص سفارش دادم خونه همسایه قایمش کردم:دی همون شب خاله فهیمه و عمومرتضی هم مهمون مابودن پاگشای...
16 خرداد 1397

امان ازمریضی

مریضی خر است:( سرماخوردگی خراست:( گوش درد دل درد هر دردی خراست:( ببخشید مامان حرف بد زد ولی بخدا خر است:( از مبعث تا اخرفرودین تقریبا ده روز اخرفرودین بشدت مریض شدی اسهال استفراغ بی حالی عفونت ابریزش :(((((( ازمهدزنگ میزدن تب کرد ماهان -استفراغ کرد ماهان خیلی روزای بدی بود چندنوبت دکتربردیمت به پای کوچولوی قشنگت سرم زدیم خوب نمیشدی کم اورده بودم گریه میکردم مامان جونم که درگیر مریضیش بود تااینکه چندروزی مادرجون پدرجون اومدن یکم به مارسیدن دور و برمون بودن تاهم ماخوب شیم هم شماسرحال شی که خداروشکر تاثیرگذاربود تو هم چندروز مهد نرفتی بهتر شدی ماهانی هیچ وقت مریض نشو توروخدا ماکم طاقتیم:( ایشاله همیشه تنت ...
30 فروردين 1397

پایان نه ماهگی و شروع کار مامان ملیحه

سلام به خوشمزه ترین و تپلی ترین پسر دنیا سلام به ماهانی خودم سلام به پسرقشنگم که باید ازامروز ازمامانش جدابشه پسرقشنگم شرایط حال مامان جون و شرایط شغلی مامان ملیحه باعث شد من تو رو از چهارده فروردین یعنی پایان نه ماهگی بزارم مهد درخشش پیش خانم برزگر خانم سلطانی خانم حاجیلو خودم خیلی غصتو میخورم بخدا اما چاره ای نیس . همه سعیمو میکنم تو زمانی که باهمیم تمام انرژی مادریمو برات بزارم من خیلی نگرانتم بابت مهد اما میدونم تو پسرقوی ای هستی و با مهد و دوستات کنارمیای هرروز صبح من و تو و باباوحید باهم راه میفتیم اول بابا رو میزاریم سرکار بعد تو رو میزارم مهد بعدشم من میرم سرکار:) بااینکه خیلی سخته و خیلی اذیت میشی ولی ...
14 فروردين 1397

تولد مامان ملیحه

اینم از فیلم سوپرایز تولد مامان ملیحه سوپرایز باباوحید براتولد مامان ملیحه امسال تولد سی سالگی با حضور گل پسرم زیبایی دوچندان داشت سی سالگی من با نه ماهگی پسرم مطابق شد! سی سالگی شاید برای خیلیا سن خاصی باشه برای خیلیام فرقی نکنه... اما برای من خیلی خاصه. من میگم سی سالگی و موهای سفید شقیقه‌ام گواهی روزهای سخت و آسون بیست و چند سالگیم رو میده  من میگم سی سالگی و چهره‌ی جا افتاده‌ام توی قاب آینه لبخند میزنه  من میگم سی سالگی و قلب پر آشوبم گواهی بر نگرانی یک مادر میده!! سی سالگی یعنی .....بگذریم اگه سی سالگی رو دیدی میدونی یعنی چی اگه نه بعدا میفهمی🙂 پسرم من سی ساله شدم و تو نه م...
12 فروردين 1397

روزپدر مبارک باباوحید:)ماخیلی دوستت داریما

همسر عزیزم امسال اولین سالیه که تو همچین روزی میتونم بگم روزت مبارک بابای مهربون💗 من و ماهان به تو و قلب مهربونت افتخار میکنی وحیدجانم تو بهترین همسر و بهترین بابای دنیایی زندگی برای من فقط درکنار تو معناداره..تاهمیشه دوستت دارم و بخاظر داشتن تو سرافزارمم:)   من هرگز بلد نبودم معشوقه ی خوبی باشم ، چون معشوقه های خوب مدام ناخن هایشان را سوهان میکشند و با لاک های رنگی تزئینشان میکنند ، حواسشان به پوست دستشان هست که مبادا زبر باشد و خشک ،  من اما ناخن های یکی درمیان کوتاه و بلندم را هرگز سوهان نمیکشم ، حتی گاهی که یکیشان میشکند خودم را لوس نمیکنم و ناراحت نمیشوم ،  اضافه هایش را با ناخن گیر...
10 فروردين 1397

اولین نوروز ماهانی -نوروز 97

تفلد عید شما مبارک:) چه سالی بشه امسال با ماهانی:) امسال اولین عید سه نفرمون بود. بااینکه شروعش خیلی سخت بود بخاطر حال مامان جون اما حضور پسرخوشکلم تو زندگیمون با همراهی خوب باباوحید نمیزاشت تلخی ها و بی وفایی ها به من غلبه کنه دوستتون دارم مردای خوب زندگیم راستی من و باباوحید یه کتاب اختصاصی برای عیدی شما سفارش دادیم:) ...
1 فروردين 1397