پسرمون ماهانپسرمون ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
مامان ملیحهمامان ملیحه، تا این لحظه: 36 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره
باباوحیدباباوحید، تا این لحظه: 36 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

دلنوشته های مامان ملیحه

آشوبم

اولین دیدار با مادرجون پدرجون بعد ازخبربارداری

1395/10/17 12:10
نویسنده : مامان ملیحه
764 بازدید
اشتراک گذاری

مادرجون پدرجون قبل از اینکه من بارداربشم و رهام کوچولو بدنیا بیاد تو آبان ماه  اومده بودن خونه جدیدمون

اربعین بود فک کنم ما رفتیم کرج بعد باخوداونا اومدیم قم البته عمو فریدم اومد چون اون موقع ها هنوز سرکارنمیرفت عمو فرید باخیال راحت چندروزی نگهشون داشتیم و خوش گذشت

اما بعد از اون دیگه فک کنم نتونستن بیان تا اینکه رهام کوچولو بدنیا اومد و حسابی سرشون شلوغ شد

بالاخره جمعه روز 17 دی بخاطرکارای بازنشستگی مادرجون و درحالیکه دیگه میدونستن ماداریم نی نی دارمیشیم اومدن قم

بایه دسته گل بزرگ و یه جعبه شیرینی خیلی ازدیدنشون خوشحال شدم حیف که عموفرید نیومده بود

همون شب مامان جون و خاله سمیه ایناهم با شیرینی اومدن و کلی خوشحال شدم که همه دورهم جمع شدیم

فرداشم مادرجون و پدرجون بعد اتمام کارای اداریشون رفته بودن برای من لباس بارداری خریده بودن خیلی قشنگ بود . حالا حسودی نکن برای تو هم میخرن به وقتشخندونک

ولی یکشنبه رفتن خیلی زودرفتن غصم شد انقدزود ازپیش ما میرندلشکسته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)