پسرمون ماهانپسرمون ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
مامان ملیحهمامان ملیحه، تا این لحظه: 35 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
باباوحیدباباوحید، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

دلنوشته های مامان ملیحه

آشوبم

پانزده ماهگی

1397/7/21 14:14
نویسنده : مامان ملیحه
365 بازدید
اشتراک گذاری

پانزده ماهگی - دل خزان شده مامان

وای خدا چقد بگم مریضی خراست. چه روزایی کشیدم

ازاول محرم که میشد تقریبا بیست شهریور اواسط چهارده ماهگی تا پانزده ماهگی خیلی روزای سختی بود اول خروسک گرفتی

تاجایی که مجبورشدیم ببریمت بیمارستان بعدم هنوز خوب نشده دچاراسهال شدید شدی

چه بی خوابی ها که برات نکشیدیم

چه غصه ها که نخوردیم

چه اشک ها که نریختیم!

دلم خزان شده بود پسرم

افسرده و خسته و درمونده

یک پام سرکاربود و نمیشد انصراف داد یک پام مطب دکتر

بابا هم همه زورشو میزد همراهی کنه

ماخیلی دست تنها بودیم و هستیم. مادرجون اینا که کرج بودن دور بودن مامان جون هم خیلی کمرش درد میکنه ازطرفی عروسی خاله درپیشه گرفتار کارای اونم هست

هرچی بود یه روز نشستم به خدا التماس کردم گفتم منم خنده بچه میخام دلبری میخام اصن به عشق این چیزا بچه خاستم

درسته بچه مریضیم داره اما مال تو خیلی شده بود پسرم

بالاخره خدا بیخیال شد و تو در پانزده ماهگی بهترشدی و الان که یک هفته ازپانزده ماهگی میگذره حسابی سرحالی و دوست دارم حسابی بچلونمت

دوستت دارم عزیزم همیشه بخند

پسندها (3)

نظرات (0)